دسته‌ها
گفتارها

جهان یکپارچه

هیچ سیستمی جدا از سایر سیستم‌ها نیست. جهان یک پیوستار است. اینکه مرزهای یک سیستم را کجا ترسیم کنیم، تنها به هدف بحث بستگی دارد.

دونلا میدوز
دسته‌ها
گفتارها

مدیریت گذشته‌گرا

برخورد گذشته‌گرا با مسائل آن است که در ابتدا کوشش شود تا دلایل یا ریشه‌های مساله مشخص شود. آنگاه سعی شود که مسئله‌ی مورد نظر منتفی یا سرکوب شود. این کار در صورت موفقیت، عواملی را که موجب بروز مسئله شده‌اند از میان برداشته و سیستم را به وضعیتی که قبل از بروز مساله وجود داشته است بازمی‌گرداند. این فرایند در واقع نوعی «چاره‌ی نسبی» است و در اصل ماهیت بالینی دارد که عمدتا بر تجربه‌ی مربوط به مسئله‌های مشابه قبلی استوار است. تفکر حاکم در این فرایند بیشتر تجربی، کیفی و مبتنی بر برداشت متداول عامه است.

راسل اکاف
دسته‌ها
گفتارها

درک سیستم‌ها

بیشتر ما تمایل به دیدن «عکس‌فوری» داریم، نه «تصویر بزرگ». بعضی هم برعکس تصویر بزرگ را بدون تصویر بلافصل در نظر می‌گیریم. «درک سیستم‌ها» در بهترین حالت خود نتیجه ترکیب «چشم پرنده» با «چشم کرم» است. پرنده در بالای سیستم پرواز می‌کند و کل سیستم را می‌بیند، در حالی که کرم با سر خود زمین را می‌کاود و محیط بلافصل را می‌بیند.

Being Better Better
دسته‌ها
گفتارها

مدیریت اثربخش

یکی از برداشت‌های نادرست و مخربی که بیشتر مردم و از جمله مدیران را رنج می‌دهد، این است که تصور می‌کنند مساله‌ها موضوع تجربه مستقیم‌اند. در حالی که چنین نیست. مساله‌ها تجریدهایی هستند که «تفکر تحلیلی» از تجربه‌ها به دست می‌دهد.
ما هرگز با مساله‌ای قابل تفکیک از سایر مساله‌ها روبرو نمی‌شویم. بلکه همیشه با موقعیت‌هایی متشکل از سیستم‌های پیچیده مواجه می‌شویم که مساله‌هایی بسیار متعامل و درهم‌تنیده را ایجاد می‌کنند. من این مساله‌ها را «بی‌سامانی» می‌نامم.
مدیریت اثربخش، مستلزم چاره‌ی بنیادینِ بی‌سامانی‌هاست، نه چاره‌ی بهینه یا چاره‌ی نسبی مساله‌ها.

راسل اکاف

دسته‌ها
گفتارها

مدل ذهنی

همیشه به یاد داشته باشید که هرآنچه می‌دانیم تنها یک «مدل ذهنی» است. «مدل‌»ها را از «ذهن» خود بیرون بیاورید و از دیگران بخواهید فرضیات شما را به چالش بکشند و نظرات خود را اضافه کنند.

دونلا میدوز

دسته‌ها
گفتارها

اندیشهٔ سیستم‌ها

«تفکر سیستمی هنر ساده کردن پیچیدگی‌هاست. دیدن از میان آشفتگی، مدیریت وابستگی‌های متقابل و درک فرآیند انتخاب است. جهان را روز به روز پیچیده‌تر و آشفته‌تر می‌بینیم، زیرا از مفاهیم و ابزارهای نامناسبی برای شناخت آن استفاده می‌کنیم. وقتی از چیزی سردرآوردیم دیگر آن‌را پیچیده و آشفته نمی‌بینیم.»

جمشید قراچه‌داغی